{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Officer, افسر
در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی Officer, افسر, معنی Oببهرثقپ افسر, معنی Officer, اtsc, معنی اصطلاح Officer, افسر, معادل Officer, افسر, Officer, افسر چی میشه؟, Officer, افسر یعنی چی؟, Officer, افسر synonym, Officer, افسر definition,
معنی penal
,
ترجمه penal
به فارسی,
معنی porogen
,
ترجمه porogen
به فارسی,
معنی Airsick
,
ترجمه Airsick
به انگلیسی,
معنی عادت، زشت، شکار، طعمه شکار، کلاف کردن کلاف، حلقه، قرقره، ماسوره، کلافه، نفوذ، تاثیر، قلاب
,
ترجمه عادت، زشت، شکار، طعمه شکار، کلاف کردن کلاف، حلقه، قرقره، ماسوره، کلافه، نفوذ، تاثیر، قلاب
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی